ذهن کور

نویسنده ای که از ذهنی کور بهره میبرد.

ذهن کور

نویسنده ای که از ذهنی کور بهره میبرد.

شب آذربایجان

این شب‌ها همه دزد و پلیس  می‌بینند.
من چراغ کم سویی و
ترس گرگ ِ زمستان میبینم.
این شب‌ها همه کاخ دونگ یی می‌بینند.
من گرما کم زوری و
کابوس آتش چادر همسایه‌مان را میبینم.
این شب‌ها تلویزیون‌ها چه پر رنگ و آب است.
من تلویزیونی خالی ِ پر از برفک میبینم.

با من ای؟!

از تمامی تعریف‌ها و تمجیدها دست
کشـــــیده است.
همه‌شان را به هیزم تری در آتشدان تاریخ
گــــذاشته است.
و با تمامی صداقت و صراحت پشت اتومبیل خویش
نــــوشته است.
"خودتی ... "

فارغانه-عاشقانه

شعرهای شاعرانه
ادبیات صادقانه

فکرهای عارفانه

نوشته‌های مضحک و فارغانه

ارزش

ارزش=ارز او ، ارز ایی که مال او است
مثال: آن مرد ارزش را دارد، آن مرد با ارزش آمد،بابا ارزش را ندارد.

رفتن

ای که رفتی از برم

صد نه هزار آرزو رفتی از برم

زبان

کی؟
کیه؟
=====
زبان ایتالیایی

یک منظره

خورشید را بخاطر بیار ، دریا را
غروب را
طلوع فردا را...
زندگی گاه زیبا را

برداشت

برداشت آخر 3 ، 2 ، 1

داستان

آه داستان ، داستانش حتمی طولانی بود، داستانش را نفهمید
خسته شد ، بعد از خداحافظی داستانش را بیاد میاورد و میخندید و با خود
"عجب مردم احمقی داریم."
و میخندید.

آخرین خاطره

نوستالژی‌های رو به پایان...