کوانتین را دیدم غمگین و محزون گوشه ای نشسته.
گفتم : "what's up bro "
گفت : " هدفم داستانی عامه پسند بود چه کنم که مورد پسند خاص و عام شده است "
خیلی اعصاب داشتم ، بی عصب هم شدم.
خری دیدم که از زندان فرار کرده بود. گور بابای هرچی خر
حتما چاه کن ضرب المثل زیر را شنیده بود که قبل از خانه ی دیگری چاه خانه ی خویش را کنده بود.
« چاه مکن بهر کسی ، اول خودت دوم کسی »
« مادرجان این Tablet ، میشنوی این Tablet هر 6 ساعت یکباره ... شنیدی! »
apple اش حتما کرم خورده بوده ، چرا که یک گاز بیشتر نخورده بوده.
روزی از روزهای سخت جنگ بود.
سید علی اومد و یک سیگار تعارف کرد.
گفتم : چه مفهومی داره!؟
گفت : بی مفهومه سیاستمدارها همه اینجوری اند.
سالها گذشت سید علی رو دم در دفترش دیدم و گفتم:
"سید ، سیگار رو درک کردم"
سید علی جواب داد:
"من سیگار رو ترک کردم"
وقتی کامپیوتر خاموشِ چرا باید دیتا مودم چشمک بزنه!؟
یک فن کیس جادو میکنه...
فن کیس یک جادوگره چیره دسته